قبل از اینکه دیر شود، به مسیر درست برگردید

14 دليل براي شکست

قبل از اینکه دیر شود، به مسیر درست برگردید

 

يکي از مهم‌ترين سوال‌هايي که در فضاي کسب‌وکار مطرح مي‌شود، اين است که چرا بعضي‌ها به‌سرعت با شکست مواجه مي‌شوند، ولي برخي ديگر پله‌هاي ترقي را يکي بعد از ديگري مي‌پيمايند و حتي کسب‌وکار موفق جديدي را آغاز مي‌کنند. بدترين بخش داستان اين است که ما معمولا اطلاعي در مورد مسير غلطي که در آن حرکت مي‌کنيم نداريم و زماني متوجه اين قضيه مي‌شويم که ديگر خيلي دير است! اين مسئله کاملا عادي به نظر مي‌رسد، چون اگر کارآفرين مي‌دانست که در مسير غلطي گام برمي‌دارد، مي‌توانست تغييراتي در کارش ايجاد کند و تجارت خود را نجات دهد. اما اين آگاهي معمولا خيلي دير اتفاق مي‌افتد. بسياري از اين افراد از مکانيسم انکار استفاده مي‌کنند، درحالي‌که بقيه اين لشکر شکست‌خورده از اشتباهاتشان آگاهي ندارند. اما مهم‌ترين موضوع اين است که يک کسب‌وکار هميشه به‌خاطر کارآفرينش شکست مي‌خورد. دکتر گريم ادواردز، مشاور شغلي، معتقد است که برنامه‌ريزي مداوم براي موفقيت خيلي مهم‌تر از داشتن يک نقشه و فرمول مشخص است. او مي‌گويد که بيش از 28 ميليون تجارت کوچک در آمريکا وجود دارد که فقط حدود 50 درصدشان باقي مي‌مانند و بقيه‌شان از بين خواهند رفت. موضوع ناراحت‌کننده ديگر اين است که فقط يک‌سوم اين تجارت‌ها بيش از 10 سال باقي مي‌مانند. دلايل زيادي براي شکست اين کسب‌وکارها وجود دارد که در ادامه بخشي از آن‌ها را مي‌خوانيد.

 

فقدان برنامهریزی

نداشتن برنامه‌ريزي‌هاي کوتاه و بلندمدت مي‌تواند به شکست يک تجارت منجر شود. برنامه اصولي براي يک تجارت موفق بايد مشخص کند که شما قرار است در طول چند ماه آينده و حتي چند سال آينده به کجا برسيد. اين برنامه‌ريزي بايد شامل اعداد و ارقام مشخص و دقيق  باشد. يک برنامه وب بايد شامل تمام کارهايي باشد که براي رسيدن به موفقيت در تجارت خود بايد انجام دهيد، به همراه تاريخ دقيق پرداختن و رسيدن به آن‌ها.

 

رهبری ضعیف

رهبري ضعيف به‌راحتي يک تجارت را در مسير شکست قرار مي‌دهد. فراموش نکنيد که هر فردي ممکن است اشتباه کند، اما يک کارآفرين موفق بايد بتواند در بيشتر مواقع تصميم‌هاي درستي بگيرد. براي موفقيت در فضاي کسب‌وکار بايد مطالعه کنيد و مهارت‌هاي جديدي ياد بگيريد تا توانايي‌تان را براي رهبري تقويت کنيد.

 

متفاوت نبودن

داشتن يک محصول عالي کافي نيست، چون شما براي موفقيت بايد در کنار محصول عالي ارزش خاص و متفاوتي را در محصولتان ارائه کنيد تا در اين بازار شلوغ از رقبا عقب نيفتيد. چه پارامترهايي باعث مي‌شود که از رقابت عقب نيفتيد؟ دانستن اين‌که رقباي شما چه کاري را بهتر از شما انجام مي‌دهند، براي موفقيت در کسب‌وکار بسيار مهم است. اگر شما نتوانيد اين تفاوت را ايجاد کنيد، احتمال موفقيتتان بسيار اندک است.

 

بیتوجهی به نیاز مشتری

 شايد اين جمله را که «حرف آخر را مشتري مي‌زند»، از کارآفرينان زيادي شنيده باشيد، اما خبر بد اين است که فقط درصد پاييني از کارآفرين‌ها و صاحبان کسب‌وکار بر اساس اين جمله عمل مي‌کنند. بي‌توجهي به شناخت مشتري و نيازهايش مي‌تواند موجب ناکامي در کسب‌وکار شود. پس هر چند وقت يک بار از مشتريانتان  بپرسيد که آيا هنوز هم از کالاي شما رضايت دارند؟ آيا اگر تغييري در کالا يا خدمات خود ارائه کنيد، رضايت‌مندي مشتريان افزايش پيدا مي‌کند؟ آيا به نظرات آن‌ها گوش مي‌دهيد؟

 

درس نگرفتن از شکستها

همه ما مي‌دانيم که اشتباهاتمان تا چه اندازه مي‌تواند بد و ناخوشايند باشد، اما موضوع بدتر اين است که کارآفرينان معدودي هستند که از اين اشتباهات درس مي‌گيرند. يادتان باشد که شکست دلايل زيادي دارد، اما يادگيري و تجربه‌اندوزي از اشتباهات مي‌تواند کارآفرينان را براي روزهاي سخت آماده کند. فراموش نکنيد که يادگيري از اشتباهات مي‌تواند کار سختي باشد، اما در لحظات سخت کمک بزرگي به شما و تجارتتان خواهد بود.

 

مدیریت ضعیف

نداشتن اعتماد به ديگران، گوش ندادن به ديگران، پيروي نکردن از استانداردهاي مشخص و سيستمي، ارتباطات ضعيف و عدم دريافت بازخورد از مشتري، همگي مثال‌هايي از مديريت ضعيف هستند که شما را به سمت شکست هدايت مي‌کنند.

 

فقدان سرمایه

نبودن سرمايه مناسب از همان ابتدا يک علامت خطر بزرگ است که باعث مي‌شود در پرداخت اقساط و هزينه‌هاي جاري خود دچار مشکل شويد. نداشتن سرمايه مناسب مي‌تواند سرعت رشد تجارت شما را نيز کند کند.

 

ارزیابی ناکارآمد

ارزيابي کار خيلي خوبي است، اما زمان در اين ميان اهميت زيادي دارد. به زبان ساده، اگر در زمان مناسبي شرايط کسب‌وکارتان را ارزيابي نکنيد، خيلي راحت آن را در مسير نابودي و شکست قرار مي‌دهيد. به‌عنوان مثال ارزيابي در زمان نامناسب ممکن است باعث شود خيلي زودتر از موقع افراد زيادي را استخدام کنيد و هزينه زيادي را هم صرف تبليغات کنيد، اما نتيجه‌اي برايتان نداشته باشد.   

 

نداشتن مکان مناسب

نداشتن مکان خوب براي ارائه خدمات و محصولات، ضعفي است که به‌سختي مي‌توان از آن چشم‌پوشي کرد. البته اهميت اين مسئله بستگي زيادي به نوع تجارت شما دارد. مثلا اگر کالايي که عرضه مي‌کنيد، حتما بايد توسط مشتري ديده شود، بنابراين بايد جايي را به‌عنوان مکان کسب‌وکار يا تجارتتان انتخاب کنيد که دسترسي به آن آسان باشد.

 

فقدان سوددهی

در درجه اول بايد بگوييم که درآمد شما با سودي که از کسب‌وکارتان کسب مي‌کنيد، با هم متفاوت است. به‌عنوان يک کارآفرين حواستان بايد هميشه به سوددهي تجارتتان باشد. سودي که شما از کسب‌وکارتان کسب مي‌کنيد، کمک زيادي به رشد استارت‌آپ يا شرکتتان مي‌کند. تحقيقات نشان مي‌دهد که تنها 40 درصد از تجارت‌هاي کوچک سودده هستند و در 30 درصد موارد تجارت‌هاي کوچک ضرر مي‌دهند.

 

مدیریت مالی ضعیف

مديريت مالي از همان ابتداي کار مي‌تواند به‌عنوان يک رکن اساسي تجارت، باعث موفقيت يا شکست شما شود. بنابراين اگر تازه شروع به کار کرده‌ايد، حتما از نرم‌افزارهاي حسابرسي حرفه‌اي استفاده کنيد و سعي کنيد تمام تصميم‌گيري‌هايتان بر پايه اعداد دقيق و واقعي باشد. اگر هم در حسابداري تبحر نداريد، شخصي را استخدام کنيد تا اين کار را براي شما انجام دهد. مطمئن باشيد که اين کار در بلندمدت به نفع شما و کسب‌وکارتان خواهد بود.

 

نداشتن تمرکز کافی روی کار

 بدون تمرکز، شما جايگاه رقابتي خود را در بازار از دست مي‌دهيد. عدم تمرکز مانعي محکم در مقابل تصميم‌گيري‌هاي منطقي شما خواهد بود و باعث مي‌شود به‌سرعت تجارت شما در بازار رنگ ببازد.

 

استفاده از حسابهای کاری برای امور شخصی

يادتان باشد حساب‌هاي مالي شما تفاوت زيادي با حساب بانکي شخصي‌تان دارد، به همين دليل برداشت از اين حساب بايد با برنامه‌ريزي و دقت خاصي انجام شود.

 

انتخاب شریک اشتباهی!

 همه ما مي‌دانيم که موفقيت در تجارت در کنار يک شريک و همکار خوب کار ساده‌تري است، اما انتخاب اشتباه اگر سبب نابودي کسب‌وکارتان نشود، حداقل به شما آسيب مي‌زند. „

 

منبع: مجله سرآمد

کلمات کلیدی
//isti.ir/Zdec